جدول جو
جدول جو

معنی کرم گستری - جستجوی لغت در جدول جو

کرم گستری
(کَ رَ گُ تَ)
بخشش. سخاوت. جود
لغت نامه دهخدا
کرم گستری
بخشش: سخاوت جود
تصویری از کرم گستری
تصویر کرم گستری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ)
گسترندۀ کرم. بخشش و جود کننده. (آنندراج). نیکوکار. خیراندیش. مهربان. (ناظم الاطباء). سخی. جواد. (فرهنگ فارسی معین) :
لطیف کرم گستر کارساز
که دارای خلق است و دانای راز.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ)
دشمنی اندازی و سبب خصومت و عداوت گشتن. (ناظم الاطباء) ، کین کشی. کین ستانی. انتقامجویی:
ببین تا به هنگام کین گستری
چه خون راندم از زنگی و بربری.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(نَ گُ تَ)
شاعری. عمل نظم گستر. رجوع به نظم گستر شود:
با این طبیعت کج و این فهم دون اساست (؟)
هر یک سپرده اند به خود نظم گستری.
طالب (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کرم گستر
تصویر کرم گستر
بخشش کننده سخی جواد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرم گستردن
تصویر کرم گستردن
بخشش کردن بخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نظم گستری
تصویر نظم گستری
سخنسرایی
فرهنگ لغت هوشیار